ادبی و هنری

ساخت وبلاگ
دوستانی که علاقه من به حرفه نویسندگی هستند در قسمت تماس با ما فرم را کامل پرکنید و نام شهر خود را هم بنویسید این وبلاگ را به علاقه مندانی که می شناسید هم معرفی کنید به زودی آموزش تخصصی داستان نویسی و ترانه سرایی در این وبلاگ برگزار می شود. فقط اطلاعات خودتان را کامل یاداشت کنید و یک داستان کوتاه از خودتان برای ما ارسال کنید. در حد یک صفحه یا نیم صفحه
برچسب‌ها: آموزش نویسندگی تخصصی شعر شاعر سهراب سپهری اخوان ثا ادبی و هنری...
ما را در سایت ادبی و هنری دنبال می کنید

برچسب : آموزش,تخصصی,نویسندگی,شاعری,اساتید,بزرگ,رایگان,راه,دور, نویسنده : 9hazenmehrgo6 بازدید : 12 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 14:08

Scholars have debated whether Homer was one single author rather than a collection of oral stories but it is now thought that such an author existed. His defining works are The Iliad and The Odyssey. The adventures described in these two epic poems have shaped our thinking about the ancient Greeks – their religious and social structures – and have profoundly influenced subsequent writers, who have used his characters in multiple ways… Read more about Homer >> Sophocles 496-406 BCE Sophocles, an ancient Greek dramatist, wrote plays that have stood as a model for tragic dramas, both by Gre ادبی و هنری...ادامه مطلب
ما را در سایت ادبی و هنری دنبال می کنید

برچسب : نویسنگان,برتر,جهان, نویسنده : 9hazenmehrgo6 بازدید : 5 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 14:08

وبلاگ جملات حکیمانه

ادبی و هنری...
ما را در سایت ادبی و هنری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hazenmehrgo6 بازدید : 13 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 13:27

جهت اطلاع از جزئيات بيشتر اينجا كليك كنيد

 

جهت ورود به سايت رسمي سهام عدالت اينجا كليك كنيد

ادبی و هنری...
ما را در سایت ادبی و هنری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hazenmehrgo6 بازدید : 6 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 13:27

۱زندگی‌نامه ۲کارگاه داستان‌خوانی ۳فعالیت‌ها ۴دوران روزنامه‌نگاری ۵بنیاد گلشیری ۶جوایز و افتخارات ۷آثار ۷.۱مجموعه‌های داستان‌های کوتاه ۷.۲داستان‌های بلند ۷.۳رمان‌ها ۷.۴فیلم‌نامه ۷.۵آثار غیرداستانی ۸نقد آثار گلشیری ۹جستارهای وابسته ۱۰منابع ۱۱پیوند به بیرون ادبی و هنری...ادامه مطلب
ما را در سایت ادبی و هنری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hazenmehrgo6 بازدید : 10 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 13:27

در کتاب پلی در مه قهرمان اصلی داستان در صدد نفی خدا بر آمده است و همچنین قدرتهایی که مدعی هستند نائب خدا روی زمین هستند. اینها از هیچ قانون و عرفی تبعیت نمی کنند چون قدرت دارند. چون می توانند آدم بکشند و می کشند و هیچ کس اینها را محکوم نمی کند. مرد معتقد است که اگر خدا کنار برود وارثان خدا در روی زمین توجهی برای رفتار ناشایستشان پیدا نمی کنند و در آن صورت پل از بین می رود، در آن صورت حصارها برداشته می شوند. انسانها از ترس و دلهره و وحشت خلاص می یابند و به سرزمین آسودگی قدم می گدارند. هیچ کدام از دختران بالغ وحشتی به خود راه نمی دهند که قرار است فردا عروس خرس شوند. هیچ کدام از آدمها نگران این نمی شوند که ممکن است خود یا عزیزترینش را در پل قربانی کنند. ادبی و هنری...ادامه مطلب
ما را در سایت ادبی و هنری دنبال می کنید

برچسب : نقدی بر رمان کوری,نقدی بر رمان صد سال تنهایی,نقدی بر رمان سمفونی مردگان, نویسنده : 9hazenmehrgo6 بازدید : 34 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 3:15

دو مرد زمانی داخل یک ساختمان هفت طبقه و در واقع یکی از اتاق های آن حاضر شدند که دیگر نیازی به جاروکشیدن خانه نبود. و زن یکی از مردها به امید آنکه پدرش بعد از سالها دوری از خانه میهمان آنهاست خانه را آب و جارو کرده شیشه ها را پاک کرده پرده ها را شستشو کرده و دکوردها را مرتب کرده بود و این سومین باری بود که پدر زن یکی از مردها به خانه آنها می آمد بعد از سالها و به آنها سری می زد تا اگر احتیاج به محبت داشتند مهر ومحبت هدیه کند واگر احتیاج به چیز دیگری، آنهم درجای خود. واین سومین باری بود که یکی از مردها باپدر زنش به مشاجره می پرداخت اما هنوز پدر زن نیامده بود و زن دلگیر از اینکه چرا پدرش دیر کرده است و آیا خواهد  آمد یا مثل دفعات پیش آنها رامنتظر خواهد گذاشت. شرح ما وقع به این ترتیب است که پدر زن هیچ وقت به خانه آنها نیامده بود و آنها درواقع بی جهت منتظر می شدند بی جهت خانه رامرتب می کردند بی جهت به وسایل تاقچه آرایش می داد پرده را می شستند شیشه ها را پاک میکردند تابلو ها را نصب  می کردند هر دفعه به امید اینکه دفعه قبل آنها را بی جهت چشم به انتظار گذاشته به مشاجره و مراضعه می نشستند ولی ا ادبی و هنری...ادامه مطلب
ما را در سایت ادبی و هنری دنبال می کنید

برچسب : قسمتی از ساختمان پزشکان,قسمتی از سریال ساختمان پزشکان,قسمتی از فیلم ساختمان پزشکان, نویسنده : 9hazenmehrgo6 بازدید : 29 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 3:15

ذات اصل ماورائي طبيعت است و هر آنچه كه در طبيعت وجود دارد، جاندار يا اشيا البته در تمام موارد منهاي بي‌جان است و در بعضي از موارد فقط مختص انسان است، انسان است كه ذات دارد. يعني چيزي كه در ذهن آدم نمي‌گنجد فراتر از ادراك آدمي.در حالي كه در درون شخص وجود دارد. بر او دستور مي‌دهد و يا از او دستور مي‌گيرد و هم اوست، كه آدمي را به طريقي يا طريقتي مي‌كشاند، مكتب‌ها را پشت و رو مي‌‌كند از قانون‌ها و قانون مداري‌ها مي‌‌گذرد و در حقيقت خود حاكم بر انسان است. اما ذات من نه تنها اصل ماورائي طبيعت نيست. بلكه زير مجموعه‌اي از گنديات طبيعت و هر آنچه كه در آن موجوديت دارد. و اين ممكن است، به تناسب آدم‌ها برگردد و يا سستي اخلاقشان. نوبت كه به من مي‌رسد همه چيز عوض مي‌شود. رنگ مي‌بازد و ذات نيز مفهوم خودش را از دست مي‌دهد. في‌الواقع خودش را گم كرده ملعبه دست بشر مي‌گردد، آن سان كه من … در حقيقت كل وجودم بازيچه دست آن‌هايي است. كه يك كلمه بيشتر از من مي‌فهمند از اراجيف. و اين نكته اولين بار روي پل بر من نمايان شد. آنزمان كه پسرم را از دست دادم. آنروز شنبه بود و آسمان صاف. خورشيد در گوشه آسمان بي‌كران م ادبی و هنری...ادامه مطلب
ما را در سایت ادبی و هنری دنبال می کنید

برچسب : قسمتی از رمان دختر خراب,قسمتی از رمان,قسمتی از رمان کتی, نویسنده : 9hazenmehrgo6 بازدید : 33 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 3:15

يك نيروي پليدي مرا وا مي‌داشت، كه از او درباره اينكه از كجا آمده است و براي چه كاري ، سوال كنم. و ازش بپرسم كه آيا پدر و مادرش واقف، به بيرون آمدنش، هستند … اما نكردم در واقع بزور جلوي خودم را گرفتم … آيا آن عقاب و آن دختر زيبا و موبور كه تا آنوقت كسي را مثل او نديده بودم .از جهاني ديگر آمده بودند. از برزخ مثلاً، و در حالي‌ كه خودشان برزخي ديگر گونه بودند و سوزنده‌تر در دل و جان من … و آيا آنها از لشگريان شيطان بودند كه دم غروب از غرب، تا شرق صف آرايي مي‌كند و اين بار مه آلود بودن هوا آن را از ديگر گروه جدا ساخته به عوض عصر در ظهر هنگام نه چندان گرم بر من بطور، كاملاً اتفاقي رخ نموده بود تا مغلوبم سازد. و عرصه را بر من تنگ كند… و آيا … ؟تنها چيزي كه به آن مي‌انديشم سئوالات بي‌پايه و اساس است كه مدام رنج و عذابم مي‌دهد … هر كاري كردم كه به آن‌ها پاسخ مناسب پيدا كنم و از دختر موبور در رابطه با هر چيزي سئوال كنم دلم با من همراه نشد. به نداي درونم پاسخي نداد و آخر سر مغبون و دل شكسته فقط نگاهش كردم، همين. تنها چيزي كه در درونم موج مي‌زد اين بود كه آيا مي‌توانم عقاب را به چنگ آورده با خود ب ادبی و هنری...ادامه مطلب
ما را در سایت ادبی و هنری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hazenmehrgo6 بازدید : 24 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 3:15

يك زن باريك صورت تو را همراه خود كرد. همان زني كه ديروز سرچشمه ديدي… يادت نيست، پير معبد سر به بيابان نهاده بود تا از طبيعت بلكه آنچه را كه از ياد برده بود اخذ نمايد نامه‌اي كه عصر برايت آوردم اين بار از آن پير معبد نيست، بلكه مال دوستت است كه سال‌ها پيش به اين جا آمده بوديد و او از ترس بريده شدن دماغش در اين جا ماندگار گشت. اما آيا مي‌داني كه معبديان چرا تو را فرا خوانده‌اند…» گاهي وقتها آنچه را كه در روز آفتابي و درخشان چشم قادر به تشخيص آن نيست، در شبي تيره و تار از چند فرسخي رويت مي‌شود و اين زماني است كه انسان با خيال خود درگير شود نزاعي سخت بين آنها بوجود آيد. آن چنان كه هر دو تا زمان را به باد نيستي بسپارند و هكذا خودشانرا و اصلاً در پندارشان نگنجد، كه كجا هستند و كجا خواهند رفت. اما مگر خيال، خود آدم است كه متين باشد و حرف گوش كند… سمج و کردنده … با اين حال واضح خواناست… گيج شده بودم. نمي‌دانستم آيا آن همان پيرمرد ايالت شمال بود يا با او فرق داشت… هر آن مي‌خواستم خودم را بدست سرنوشت بسپارم و باز نمي‌توانستم … آه، لعنت، به اين واژه‌ها، به اين واژه‌هاي سست و بدخيال، كه همه چيز را ادبی و هنری...ادامه مطلب
ما را در سایت ادبی و هنری دنبال می کنید

برچسب : روایت اول ماه صفر,روایت اولین روزه امام حسین,روایت اولین روز کارورزی, نویسنده : 9hazenmehrgo6 بازدید : 18 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 3:15